گوشهای نُقلی از تاریخ اصفهان در کاخ عالی قاپو
اینور دیانت؛ مسجد، آنور تجارت؛ بازار و آنطرفتر هم سیاست؛ کاخ عالی قاپو

اگر بهترین چیزها پیشکش شاهان دورههای مختلف میشد، اینبار شاهِ صفوی بود که باید از قزوین جلوس میکرد و میآمد برای تماشای میدانی که سرش به غرب و تهش به شرق میرسد. آن زمان که شاهان و فرمانروایان رومی و یونانی روی صندلیِ نمیدانم چهرنگیشان تکیه میزدند و انگار که دلشان کمی خون بخواهد، نبردهای گلادیاتوری برگزار میکردند، ماجرا در اصفهان و دوره صفویان در دلِ کاخ عالی قاپو کمی فرهنگیتر به نظر میرسید.
این شاه عباس کبیر اول و صفویها بودند که در آن زمان گوشتاگوش مینشستند در ایوان کاخ عالی قاپو و خیره میشدند به مسابقات ایرانی اصیل و جذاب چوگان؛ نه اینکه آن زمان حوض به این بزرگی در وسط میدان نقش جهان وجود داشته باشد، اصلا گل و گیاهی در کار نبود.
اگر مسجد محل عبادی مردم و بازار محل کسبوکار و امرار معاششان بود، کاخ عالی قاپو محل رسیدگی به امورات کشور در آن زمان و درباره شاهان ایرانی به حساب میآمد. شاید به همین دلیل است که به این کاخ «دولتخانه مبارکه نقش جهان» هم میگفتند. با اینکه کاخهای بزرگ با جلال و جبروتی در دنیا وجود دارند، اما هیچکدام به اندازه کاخ عالی قاپو شرمنده عظمت میدانش نیست. با مجله گردشگری علیبابا همراه باشید.
اصفهان، میدان نقش جهان
نقاشی مینیاتور، تذهیب، نقش و نگارهای شاخ و برگ، گل و بوته، نقاشی شکارگاه حیوانات و پرندگان، نقش پرندگان، خطوط اسلیمی، ختایی
کشتهبری، تنگهبری، مقرنس
عالی قاپو برای باب عالی عثمانی رجز میخواند!
قدمتش برمیگردد به اَرجوقُرب دوران صفوی که باشکوهترین پادشاهی بعد از اسلام بود؛ اما چون کتیبه کاخ عالی قاپو از بین رفته، مشخص نیست دقیقا چه زمانی ساخته شده است! در دورهای که همهکس و همهچیز باید به شاهان احترام میگذاشتند و سر خم میکردند، اینبار نوبت پادشاهان دوره صفوی رسیده بود که به احترام مسجد فیروزهایرنگ شیخ لطفالله روبهروی میدان نقش جهان و مسجد شاه سر به پایین بیندازد و با 6 طبقه برابر عظمت مسجد، فکر جسارت و بزرگی به سرش نزند.
اصلا تا چند سال قبل خانهای در جاهای دیدنی اصفهان پیدا نمیکردید که حرمت و بزرگی مسجد را بشکند، چه برسد به کاخ شاه که میتوانست ادعای بزرگی کند؛ یعنی کاخی که باید به مردم میفهماند دنیا دست چه کسی است، در برابر دو مسجد، نگاه ساده، نجیبانه و مخلصانهای داشت و بیریایی خودش را حداقل تا قبل از دوره عباسی نشان داد تا اینکه شاه عباس آمد و یکی پس از دیگری به طبقاتش اضافه و پرزرق و برقش کرد. اصلا ایوان ستوندار بالاییاش با آینههای زیبا را همین شاه عباس دوم منقش کرده بود که دیگر خبری از آنها نیست، آینههایی که با نور مستقیم خورشید میدرخشیدند.

حالا خدا نکند لاتولوتی یا مقصر و گناهکاری مبادا از اینکه محاکمه شود به کاخ عالی قاپو پناه ببرد. نمیدانم به درب امام علی(ع) در ورودی اعتماد میکردند یا به رحم و شفقت شاه عباس اول، بزرگترین و باجبروتترین شاه ایران. اما به محض اینکه به ورودی عالی قاپو پناه میبردند، دیگر کسی جز شاه اجازه بیرون کردن آنها را نداشت. فقط ببینید که عظمت شاه عباس تا چه حد بود که مجرمی اگر میخواست به کسی پناه ببرد، دو مسجد اطراف در نقش جهان را نمیدید و به عالی قاپو اصفهان پناه میبرد.
تاریخ عالی قاپو از چه روایت میکند؟
بعد از کشوقوسهای عجیب، باید پایتخت از قزوین به جای دیگری منتقل میشد. یکی از بهترین و خوشآبوهواترین جاهای دیدنی ایران را باید اصفهان دانست. همین بود که شاه عباس اول بین سالهای 973 تا 977 دست به کار میشود و پایتخت آن زمان را از قزوین به اصفهان منتقل میکند. حالا این پادشاه اگر بخواهد پایتختش را متمایز کند باید آن را با معماری صفوی به تصویر بکشد.
اینجاست که شاه عباس اول دستور میدهد کاخ عالی قاپو در میدان بزرگ و خوشآبولعاب نقش جهان اصفهان ساخته شود تا نمونه کمنظیری شود علیه عثمانیها. کاخ عالی قاپو در آن زمان بسیار ساده بود، منتها بعد از مرگ شاه عباس اول، مثل اینکه به شاه عباس دوم و شاه سلطان حسین هم خوش میآمد که ورودی میدان نقش جهان را از حالت سادگی در بیاورند و طبقاتی به آن اضافه کنند.

الان به میدان نقش جهان اصفهان و معماری عالی قاپو نگاه نکنید که بسیاری از کاخهای امروزی به گردپایش هم نمیرسند. حدود 70 تا 100 سال طول کشید تا از سادگی دربیاید و به اینجا برسد. آن زمان میدان نقش جهان که زمین دستنخوردهای به طول 386 و عرض 140 متریاش بود که حساب کردم اگر به اندازه میدان سرخ مسکو نباشد، کمتر از آن نیست، در اختیار شاه قرار گرفت. معماری عالی قاپو در 15 دی سال 1310 ثبت ملی شده است.
عالی قاپو به دست بیرحمان افتاد
با اینکه معماریهای زمان قاجار کمی از دوره صفویه نداشتند، اما همین که قدرت حکمرانی را از کف صفویان درآوردند با نامردی و بیفرهنگی تمام به عالی قاپو آسیب زدند. کاخ عالی قاپو بدون شاهان صفوی دیگر جبروتش را از دست داد. حتی تا اینقدر به فرش افتاد که خانه حاکم وقت اصفهان، ظلالسلطان شد.

بیسلیقگی این حاکم جای خودش را دارد که در زمان ناصرالدین شاه زد کاخهای اصفهان را خراب کرد و هوس خراب کردن همین عالی قاپوی اصفهان را هم داشت که با کشیدن گچ روی نقاشیهایش زهر خودش را ریخت. این از حاکم وقت اصفهان و آن هم از حمله افغانیها، نبردها و کشمکشهای عجیب و غریب و ندانمکاریها و خاکبرسری بعضی از حاکمان پس از صفویه که کاخ عالی قاپو را تا مرز نابودی کشاندند.
معماری بنای عالی قاپو
طبقه اول و دوم عالی قاپو مخصوص خدمه و نگهبانان کاخ بود و این را میشود از سادگی و بیرنگ و لعاب بودن این دیوانخانه، رصدخانه یا کشیک خانه در طبقه اول مشاهده کرد. طبقه سوم معماری عالی قاپو اتاقهای بزرگی مشاهده کرد که شاه از طریق آن به طبقات بالاتر راه داشت.
تزئینات دیوارهای این طبقه از نقش و نگارهای تزئینی شاه عباس دوم و پوشش بعدیاش از شاه سلطان حسین هستند. دو نیمطبقه هم روی تالار موسیقی قرار گرفتهاند. طبقه آخر و ششم که به تالار موسیقی یا اتاق صوت شهره است. اتاقی که محل جمع شدن پادشاه و نوازندگان شاهنشاهی بود و با نواختن موسیقی لذت بینهایتی میبردند.

آخرین بازسازی عالی قاپو
از سال 1384 بازسازی عمارت شروع شد و تا سال 1386 ادامه داشت. با این بازسازی ایوان از قبل محکمتر شد. خاک زمانه و غبار جنگهایی که برای سالها رویش نشسته بود را تمیز و رنگها و لایههای مختلف دیوارنگارههای کاخ را مرمت کردند.
تزیینات بنای عالی قاپو
با اینکه نقاشیهای کاخ عالی قاپو هیچ تاریخ مشخص ندارد و دقیقا معلوم نیست که دست هنر چه هنرمندی است. اما نقاشیهای بیرون کاخ عالی قاپو با رنگهای آبی و زردش فقط مبحوتتان میکند و گوشه به گوشهاش فقط زیبایی است که نقاشیها و تزئینات هر طبقه اصلا خستهتان نمیکند. حتی سرتان مدام به سقف عالی قاپو است تا از نقاشیهای سقف و اشکال هندسی کوچک و بزرگش ذوقمرگ شوید.
حتی پلکانهای شاهیاش هم با کاشیکاریهایی به رنگهای زرد و آبی تزئین شدهاند. از نقشونگارهای شاخوبرگ دیوارها چه بگویم که در کنار گلوبوته، نقاشی شکارگاه حیوانات و پرندگان، نقش پرندگان، خطوط اسلیمی، ختایی و چیزهای دیگر که به صورت لایهچینی و کشتهبری ایجاد شدهاند باعث میشود حساب روز و شب از دستتان در برود.

کُشتهبری
هنر گچکاری با آن سادگیاش در عصر صفوی دوران طلایی میگذراند. از گچ، گچ اصفهان، گچ سفید و گچ کشته برای کشتهبردی استفاده میکردند تا سطح بسیار باریکی روی دیوارها ایجاد کنند. سطحی که با برآمدی خیلی کمش حس نقاشی روی دیوارها را تداعی میکرد. طرحهای کشتهبردی و نگارههای تذهیبی تا دلتان بخواهد در دیوارهای عالی قاپو جلوه میکنند.
تنگبری
اگر به طبقه سوم و تالار موسیقی بروید، نوع خاصی از گچبری به نام تنگبری مشاهده میکنید که در آن اشکالی به شکل بطری، گلدان روی دیوار حفره میشدند.

مقرنس
در این نوع از تزئینات دوره صفوی، اشکال مختلف هندسی به صورت چند ضلعی و شکلهای مدور طبقطبق روی یکدیگر قرار گرفتهاند. البته این نوع از معماری را میشود در برخی از مساجد و آرامگاهها مشاهده کرد. این نوع از تزئینات زیر سقف تالار موسیقی در کنار تنگبری دیوارها تماشایی است.
ماجرای مینیاتور داخلی عالی قاپو چیست؟
یکی از جذابیتهای معماری عالی قاپو نقشونگارها و مینیاتورهای قرمزرنگ داخلش است که در دیوارهای تالار پایین کاخ هنر آن زمان را به تصویر میکشید. رضا عباسی از هنرمندان مشهور، برجستهترین و بیبدیل زمان صفویان بسیاری از نقاشیهای مینیاتور کاخ عالی قاپو را برعهده داشته که همینها باعث میشود نامش تا به امروز زنده بماند.
عالی قاپو چند طبقه دارد؟
عالی قاپو از معدود کاخهایی است که نه به 1 طبقه راضی میشده و نه به 2 یا 3 طبقه، بلکه با 6 طبقه همه را مسحور کرده است. امروزه که هیچ، اما 2 تالار در طبقه همکف کاخ وجود داشت که کارهای اداری و دیوانی شاه در آن انجام و از سر گرفته میشد که به آن صدرخانه و کشیکخانه میگفتند. اگر از روبهرو به عمارت نگاه کنید، خیال میکنید که با یک کاخ 2 طبقه سروکار دارید، دریغ از اینکه 6 طبقه است.

مراحل ساخت عالی قاپو چه بود؟
عالی قاپو با کاشیکاری های صفوی و قاجاری و ارتفاع 36 متریاش، بلندترین ساختمان زمان خودش در جاهای دیدی اصفهان به حساب میآمد. با اینکه نباید عظمت این عمارت را با ساختمان معمولی مقایسه کرد، اما به اندازه یک آپارتمان 8 یا 9 طبقه امروزی محسوب میشود.
بعد از مدتی طبقات و ایوان و تزئینات و شیشه کاریهای بسیاری برای پروپیمان کردن این ساختمان به کار بردند. به هر حال هر چه که نباشد، کاخ شاه است و باید رنگش، رنگیتر از سایر خانهها باشد. کلا ساخت عالی قاپو پنج مرحله طول کشید؛ از همان حکومت شاه عباس اول در اصفهان تا شاه سلطان حسین.

مرحله اول
عالی قاپو از همان اول ورودی بناها و کاخهای سلطنتی مطبخخانه، اصطبل شاهی، محل نگهبانان و درمانگاه سلطنتی صفویان بود. یعنی از طریق این ورودی میتوانستند از میدان نقش جهان به این مکانها دسترسی داشته باشند. منتها هر بیسروپایی حق رفت و آمد به آن را نداشت، جز خود شاه و درباریان که برای کارهای اداری و تشریفاتی یا کارهایی که ممکن است از آن بیخبر باشیم به آنجا رفت و آمد میکردند. حتی محل زندگی شاه هم از همین ورودی میگذشت و این یعنی نزدیک شدن به ورودی عالی قاپو دل شیر میخواهد و کمی هم بیعقلی.
مرحله دوم
نمیشود شهر و شهرسازی و شهرنشینی بزرگ و باشکوه شود، اما کاخ شاه همان چیزی باشد که بوده. به خصوص وقتی که شهر اصفهان پایتخت ایران شد. برای همین شاه هم به خودش آمد و رفت تا جایگاهش را به مردم بفهماند. دو طبقه که داشت، طبقه سوم، چهارم و نیمطبقه پنجم و ایوان هم به کاخ عالی قاپو اضافه کرد تا قصر پادشاهیاش دهانپرکنتر باشد. البته آنقدر دهانپرکن شد که در حد کاخهای بزرگ جلوه میکند.

مرحله سوم
انگار معماری عالی قاپو تا اینجا بسنده نمیکرد. همین میشود که سالن موسیقی به عمارت اضافه شد. یعنی شاه دیگر چه میخواهد داشته باشد. کل میدان نقش جهان که هیچ، کل اصفهان زیرپاهایش است. ایوان به آن بزرگی را فقط برای تماشای مسابقات و خوشگذرانی با میهمانانش میخواهد. همین مانده بود که تالاری با حفرههای عجیب و گچکاریهای تورفتگی به نام تنگبری در آن ایجاد شود و یک سالن کنسرت به بزرگی سالنهای امروزی در اختیارش قرار بگیرد.
مرحله چهارم
انگار ایوان برای شاه کبیر ایران کوچک به نظر میرسید و هر وقت هم که کنار میهمانانش در ایوان مینشست، پس ذهنش این بود که هر چه سریعتر باید ایوانش را پت و پهنتر کند تا دید بیشتری از اینور باغ تا آنور باغ داشته باشد تا مسابقات چوگان و تیراندازی و جشن و سرورها را تماشا کند.

مرحله پنجم
در نهایت، یک سقف چوبی با هنر گرهچینی و 18 ستون بنا میشود که از طریق پلکانهای شاهی به آن دسترسی داشتند. در وسط این ایوان یک حوض مسی میبینید که سیستمآبرسانی را به سایر طبقات فراهم میکرد. عین همین حوض به صورت قرینه به صورت حفره و تورفتگی در زیر سقف ایوان طراحی شده که نمیدانم فلسفهاش در چیست. شاه که دیگر خیالش از کامل شدن معماری عالی قاپو راحت شد، کیف و کیفور به پادشاهیاش ادامه داد.
چرا بنای عالی قاپو شهرت دارد؟
یک همچین کاخی که در اوایل فقط دروازهای بین میدان نقش جهان و ساختمانهای دیگر شاه بوده، امروزه با بخشها و نقش و نگارهای بسیاری حتی از بسیاری کاخها، شاهانهتر است. شهرتش به خیلی چیزهاست؛ به تالار موسیقیاش، به حوض مسیاش، به نقش و نگارهایش در طبقات مختلف با آن تنگبریها، کشتهبریها و مقرنسهایش.

ورودی عالی قاپو
ورودی خانههای امروزی را نمیدانم، اما عالی قاپو پنج ورودی داشت که یکی از آنها فقط محل رفت و آمد دولتیهای آن زمان بود. اصلا همین میشود که به ورودی کاخ عالی قاپو، دروازه دولتخانه هم میگفتند. میدان نقش جهان که در آن زمان باغی بیش نبوده به خود عمارت عالی قاپو، تالار تیموری، تالار طویله، کاخ چهل ستون متصل میشده. اما انگار چهار ورودی دیگر درب چهار عرض، درب شاهی، درب حرمسرا و درب جبه خانه یا همان مطبخخانه از غافله عقب ماندند.

تالار موسیقی
سالن موسیقی با 9 اتاق، 1 راهرو، 2 راهپله مارپیچ و 4 بالکون، عالی قاپو اصفهان را فرهنگیتر از قبل میکند. سالن موسیقی در آخرین طبقات عالی قاپو ساخته شده تا با نوازش موسیقی، سران و پادشاهان در کنار زیبایی آبی حوض و سبزی گل و گیاه میدان، روحشان تازه شود. اگر نقش و نگارهای برجستهای روی دیوارها هیچ کاربردی به غیر از زیبای ندارند، نقش و نگارهای که به شکل کوزه، خمره، صراحی و قندیل روی دیوارها حفره و تنگ شدهاند کاربرد انعکاس صدا به داخل تالار را دارد.

برای رسیدن به تالار موسیقی باید از راهپلههای مارپیچ عبور کنید که پر از نقاشیهای تزئینی است. زمانی که نوازندگان دست به ساز میشدند و مینواختند، صدای سازهایشان که به حفرههای روی دیوار که مرا به یاد سهتار میاندازد، میخورد و اجازه نمیداد به 6 طبقه آنطرفتر هم برسد. حفرههای زیر سقف اتاق صوت هم صدا را به صورت طبیعی برمیگردانند. گچبریهای تالار بسیار به موزه چینیخانه اردبیل شباهت دارد.
ایوان کاخ عالی قاپو
ایوان کاخ عالی قاپو در طبقه سوم با سقفش تا طبقه پنجم ارتفاع دارد. منتها آن اوایل سقفی در کار نبوده و بعدها شاه عباس دوم این ایوان را با 18 ستون چوبیاش با آینهکاریهای زیبا بنا میکند که زیر سایهاش به تماشای مراسمهای مختلف و مسابقات چوگان مینشستند و پشت ایوان چشمشان میرسید به سمت گنبد توحید.

حوض مسی میان تالار
در پشت تالار موسیقی و در ایوان کاخ عالی قاپو، حوض مرمر و مسی درست وسط تالار وجود دارد که با سنگهای مرمرین مزین شده بود و با هوا، آب حوض هی خالی و پر میشد. حالا چطور آب را به طبقه سوم میرساندند خودش داستانی دارد. در گذشته فوارههایی درست در وسطش قرار داشت که امروزه انگار ناپدید شدند.
گنبد توحید
اگر دو مسجد خوشرنگولعاب جلوی عالی قاپو اصفهان را دیده باشید، احتمال میدهم از دیدن گنبد خاکی و کوچک پشت این عمارت غافل ماندهاید. شاید به خاطر این است که کاخ شاه پشتش به آن است. البته با اینکه درباره ساخت و تاریخ تاسیسش اختلافاتی وجود دارد، ولی دلیل نمیشود نادیدهاش بگیریم.
توحیدخانه با آن طراوت خشتوگلی و نمای آجری و بیرونیاش با یک قوسِ نیمدایره همچین بگویید نگویید دلم را برده که فقط از اروپاییها برمیآید این اقتباسها را بکنند تو سر شاهان دوره قاجار. کتیبهای با نوازش خط ثلث در فضای داخلی دوازده ضلعی گنبدخانه هم کوبیده شده به دیوار که هیچکس از تاریخ کتیبه و نویسندهاش هیچ نمیداند.

گفته میشود شاه عباس کبیر یا همان شاه عباس اول شاید میخواسته با ساخت این گنبد، عرض ارادتی بکند به دو مسجد جلوییاش. اما هر چه هست، یکی از کاربردهایش این بوده که صوفیهای زمان صفویه در آن دور هم جمع میشدند و پادشاه که سرش شلوغ بوده و وقت نمیکرده به آنها رسیدگی کند، مسئولیت راهنمای صوفیان را به کسی با عنوان خلیفهالخلفا میسپرده تا صوفیان و سالکان را راهنمایی و ارشاد کند.
در زمان صفویه کسی نمیتوانسته بادی به غبغب بیندارد و با سلاح وارد این مکان مقدس شود که طبق معمول قاجارها آمدند و کاری که نباید میکردند و کردند و به صرافت افتادند تا توحیدخانه را از مقدس و امن بودن بیندازنش.
در زمان پهلوی هم که رُس توحیدخانه کشیده شد و کردنش زندان و ساختمانیهایی با عنوان شهربانی یا همان نیروی پلیس انتظامی امروزی خودمان در بخشیهایی از زمینش ساختند. امروزه این بنا، نه زندان است و نه ساختمانهای شهربانی در آن قرار گرفته، منتها بعد از بازسازی و مرمت فقط تماشایی است.
پلکان بنای عالی قاپو
3 دستگاه راهپله در عالی قاپو اصفهان وجود دارد که دوتای آنها به صورت مارپیچ و قرینهای با 114 پله بنا شدند تا محلی برای رفت و آمد دربانان باشد. یک راهپله دیگری هم به نام راهپله شاهی وجود دارد که با کاشیکاریهایی به صورت پلکانی و مستقیم با ارتفاع 22 تا 32 سانت هر پله طراحی شدند که فقط نفس در میآورند.
افراد دربار از این راهپله برای رفت و آمد به طبقات بالاتر استفاده میکردند تا جمال شاه را ببینند. از آنجا که فضای تالار پذیرایی در طبقه سوم ظرفیت خوشآمدگویی و پذیرایی میهمانان زیادی نداشت، سه ایستگاه در مسیر راهپلههای شاهی از طبقه همکف تا تالار پذیرایی وجود دارد که میهمانان در آنجا منتظر میماندند تا شاه اجازه تشریففرمایی به آنان را بدهد. کف این راهپله شاهی هم با کاشیکاری رنگ آبی و زرد و دیوارها با تزئین پردهسازی زینت شدهاند.

نامگذاری عالی قاپو چطور بود؟
سه دلیل برای نامگذاری عالی قاپو وجود دارد که یکی از آنها قدرتنمایی سلسله صفوی علیه امپراتوری عثمانی بود. جایی که مسلمانان عثمانی عین همین کاخ را به نام باب عالی در اسلامبول یا استانبول امروزی ساخته بودند. شاه عباس اول هم که میخواست عظمت و برتری همیشگی ایرانیان را به رخ دنیا بکشد، کاخ عالی قاپویی ساخت که بسیار باشکوهتر و آراستهتر از کاخ عالی قاپو عثمانیهاست.
دلیل دوم ارادت خاص شاه عباس اول به امام علی (ع) بود که باعث شد در نقرهای برای بارگاه امام علی (ع) نصب کند و در قبالش به محض تبرک یکی از دربهای رواق حرم امام علی (ع) را بیاورد و به درب ورودی عالی قاپو اضافه کند. احترام شاه عباس اول به این در تا حدی بود که اگر اینور و آنور سواره رفت و آمد میکرد، به محض اینکه به درب کاخ نزدیک میشد، به خاطر تقربی که به این امام داشت از اسبش پیاده و تعظیمکنان وارد کاخش میشد.

دلیل سومش هم اینجاست که صفویها قبل از انتقال پایتخت در قزوین در کاخ عالی قاپو قزوین حکمرانی میکردند. بعدها که پایتخت را از قزوین به اصفهان و میدان نقش جهان منتقل کردند، نام عالی قاپو را بر ورودی این میدان گذاشتند که به نوعی ادامه راهشان باشد. عالی قاپو از زبان ترکی آماده و به معنای «درب بزرگ» یا «درگاه بزرگ» است. البته بد بیراه هم نمیگفتند. درگاه بزرگی که به محض وارد شدن به آن، خودشان را در نصف جهان و میدان نقش جهان میدیدند. البته این کاخ به نامهای دولتخانه مبارکه نقش جهان و قصر دولتخانه هم شناخته میشود.
بهترین زمان بازدید از کاخ عالی قاپو چه وقت است؟
به بزرگیاش نگاه نکنید که شلوغ نمیشود. فرصتی پیش بیاید نصف جهان را در خودش جایی میدهد. پس شلوغیاش را در نظر بگیرید و از ساعت 9:00 صبح تا 18:00 عصر همهروزه به غیر از روزهای 14، 15 خرداد و 21 رمضان، 28 صفر و تاسوعا و عاشورا پذیرای شماست. تابستانهایش سوزان و زمستانهایش استخوانخوردکن است، اما بهار و پاییزش از آن روزهای خاطرهساز برایتان خواهد ساخت.

عالی قاپو کجاست؟
آدرس متنی: ایران، شهر اصفهان، خیابان استانداری، خیابان سپه، میدان نقش جهان اصفهان، کاخ عالی قاپو.
شماره تلفن: 03132222173
عالی قاپو روی گوگل مپ
مسیر دسترسی به عالی قاپو چطور است؟
برای دیدن شگفتی میدان نقش جهان و کاخ عالی قاپو از سمت شرق از خیابان حافظ و از سمت غرب از خیابان استانداری و خیابان سپه وارد میدان نقش جهان شوید. اما اگر ماشین در اختیار دارید میتوانید از پارکینگ خیابان سپه استفاده کنید تا یکی دو ساعتتان را درگیر پیدا کردن جای پارک نباشید.

یک عالی قاپو و هزار سودا
هر کجا که شاهی، ملکهای یا هر کسی که سرش به تنش بیارزد در آنجا باشد آباد میشود؛ حتی اگر هم زمانی بیابانی بیش نبوده. نمونهاش میشود طهران خودمان همین که پایتخت شد، از آن خاک و خاشاک در 100 سال پیشش بیرون بیاید و بشود تهران مدرن امروزی با آن کاخهای اروپاییاش که چشم خیلیها را خیره نگاه میدارد.
دیگر از اصفهان چه میخواهید؟ میدان نقش جهان اصفهان با آن حوض عریض و طویل و فوارهای خروشانش و گل و گیاه سرسبزش چشم پادشاهانی که طلا و جواهرات خوش رنگ و پرزرق و برقی در زندگیشان کم ندیده و نداشتند را جذب میکرده، چه برسد به مردم کوچه و بازار و خیابان ایرانی که عاشق هنر و زیبای هستند. نمیدانم چرا اما ایوان بالای کاخ عالی قاپو با آن ستونهای لاغرش خیلی مرا یاد سقف و ستونهای آرامگاه سعدی میاندازد. میدان نقش جهان را که تماشا کردید، سری هم بزنید به عالی قاپو که خودش یک دنیاست.
عالی قاپو معنی درب بزرگ نمی دهد بلکه تلفظ صحیح این واژه عبارتست از ” آلا قاپی” است آلا در زبان ترکی یعنی چند رنگی و قاپی به معنی درب است لذا منظور از آلا قاپی یعنی دربی که چند رنگی است و یک رنگ در آن نیست پس تلفظ مردم فارسی زبان از آن کلمه صحیح نیست وتلفظ درست آن “آلا قاپی” و معنای درب چند رنگی است.
قهرمانی