خوبیاش اینجاست که رنگ گنبدش از بین تمام رنگها فیروزه است، رنگ ستونهایش قهوهای و رنگ کاشیهای حوضش آبی. همین که عطر گلدانهای حیاط آرامگاه سعدی به مشامتان میخورد یا برای دستورو شستن بهسمت حوضش میروید یا حتی زمانی که برای تماشای قبر سعدی وارد آرامگاهش میشوید، نگاهتتان مدام به رنگ چشمنواز گنبدش میافتد.
از نظر من فیروزهای گنبد آرامگاه سعدی خوشرنگولعابترین فیروزه دنیاست؛ نگینی شاعرانه روی انگشتر سعدیه در دل شیراز. میدانم حافظیه و سعدیه از معماریهای غنی ایرانی به حساب میآید، اما کدام را عاشقانهتر میدانید؟ یا بین تبریز و شیراز که از شهرهای شاعرپرور ایران است، کدام را شاعرانهتر میبینید؟
من که هر دو را برای مقاصد سیاحتی انتخاب میکنم. هرچند برای یک دقیقه هم که شده باغ ارم، باغ دلگشا، نارنجستان قوام، باغ جهاننما، بازار وکیل، حمام وکیل، مسجد نصیرالملک یا حتی حافظیه را کنار بگذارید و در مجله گردشگری علیبابا از آرامگرفتن سعدی شیرازی بخوانید، از این پادشاه سخن، از این شیخ سعدی، از این مشرفالدین، از این استاد سخن.
آرامگاه سعدی کجاست؟
بازدید از آرامگاه چه ساعتهایی است؟
چه کسی آرامگاه سعدی را ساخت؟
بخشهای مختلف آرامگاه چیست؟
شیخ شیراز را بشناسید
فردوسی، حافظ، عطار، مولانا و شهریار هر کدامشان جایگاهی دارند، اما سعدی شیرازی یادآور شعرهایی است که بارها و بارها تکرارشان کردهایم. بله، ابومحمد مشرفالدین مصلحبنعبدالله که بهتر است آن را به همان نام آشنای سعدی یاد کنیم، از خطیبان و شاعران و نویسندگان پارسی، از نامآوران و مفاخر شیراز و شیرازی و ایران و ایرانی است.
حواسمان باشد که سعدی در چه زمانی زندگی میکرده. دقیقا قرن هفتم هجری قمری است و سلسلههای اتابکان فارس، عباسیان، خوارزمشاهیان، ایلخانیان از حاکمان این سدهاند. برجستهترین اتفاقی که در این قرن هم رخ میدهد و برای همه ما یادآوری نابودی علم و آتشزدن کتابخانههاست، حمله مغولها به ایران است.
تولد و جوانی سعدی شیرازی
با اینکه اختلافاتی در تاریخ تولد سعدی وجود دارد و زمان تولدش را بین سالهای ۵۸۵ یا ۶۰۰ تا ۶۱۵ هجری قمری و تاریخ درگذشتش را بین سالهای ۶۹۰ تا ۶۹۵ هجری قمری تخمین میزنند، اما مادر طبیعت با زاییدن سعدی، آنچنان شاهکاری رقم زده که ایرانیان و جهانیان تا این لحظه از یاد او غافل نشدند. او اولین طعم تلخش را در کودکی با ازدستدادن پدرش چشید. اوضاع شلم شوربای حکومت سلطان محمد خوارزمشاهیان که رو به پایان است هم از طرفی او را عاصی میکند تا برای ادامه تحصیل از شیراز دل بکند و به خارج سفر کند.
کسی نمیتوانست جلویش را از همان ابتدای جوانی بگیرد. تا ۳۰ سالگی که عمرش را صرف تماشای جهان کرده بود و برای بهدستآوردن ادب و تفسیر و فقه و کلام و دانش به نظامیه بغداد رفت. بعد از آن هم به حجاز و سوریه سفر رفت و سرانجام شیراز را برای آرامش ابدی انتخاب کرد. اما زمان برگشت آنجا را تحت حکومت اتابک ابوبکربنسعد زنگی دید.
تصورش را کنید سعدی در دورانی که سنگ روی سنگ بند نبود، بوستانش را در سال ۶۵۵ هجری و گلستان را در سال ۶۵۶ هجری قمری نوشت و آنها را به اتابک ابوبکربنسعد زنگی تقدیم کرد. چقدر حیرتآور است که دو سال از زندگیاش را وقف نوشتن دو کتاب بزرگ کرد و هنوز که هنوز است یادش را زنده نگه میدارند. حالا بماند از مابقی سالهای زندگیاش که چه کارها که نکرده بود. کتابهای غزلیات و هزلیاتش را جای خود دارد.
انسانی که جوانیاش را با تماشای زیباییهای دنیا گذرانده و به یک جا بند نمیشده، حالا موهایش را بعد از ۸۸ سال در دنیای هنر و شعر سپید کرده و باید در گوشهای از خانقاه به استقبال پیری برود تا شاید آرام بگرید. در همینجا بگویم که شاید علاقهام به اشعار مولانا و شهریار بیشتر از شعرهای سعدی باشد، اما نمیشود منکر این شد که در زندگی روزمره از شعرهای این شاعر استفاده نمیکنیم و درس زندگی نمیگیریم.
عاشقانهای سعدی
ای مهر تو در دلها وی مهر تو بر لبها وی شور تو در سرها وی سر تو در جانها
تا عهدی تو دربستم عهد همه بشکستم بعد از تو روا باشد نقض همه پیمانها
تاریخچه آرامگاه سعدی
فقط شاعری به بزرگی سعدی میتوانست با حضورش خانقاهی را به آرامگاهی چون آرامگاه سعدی تبدیل کند. شیخ شیراز تا پایان عمرش در این مکان زندگی کرد تا اینکه در نهایت به خاک سپرده شد. حالا نوبت عاشقانش رسیده تا تنهایش نگذارند. شمسالدین محمد از پادشاهان دوره ایلخانان برای زندهنگهداشتن بزرگی شیخ شیراز، اولین آرامگاه سعدی و مقبرهاش را بنا کرد تا همچنان مردم به نیکی از او یاد کنند. هرچند حاکم فارس بعد از مدتها دست به خرابکردن آرامگاه زد، اما کریمخان زند مردانگی خرج میدهد و دست به احیای آن میزند.
انگار کوتهفکران نمیخواستند دست از سر سعدی بردارند، چون به سنگ قبرش هم رحم نکردند و آن را در زمان قاجار شکستند. نوبتی هم باشد، نوبت به علیاکبرخانقوامالملک شیرازی رسیده تا سنگ قبری برای قبر شیخ اجل قرار دهد. نابودی و احیای سعدیه تا زمان پهلوی ادامه داشت. سالها گذشت و گذشت تا اینکه محسن فروغی از دانشکده هنرهای زیبا بههمراهی علیاکبر صادقی، آرامگاهی مکعبی به همراه گنبد آسمانی را در سال ۱۳۲۴ طراحی و از سال ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۱ بنا و افتتاح کنند. سعدیه در نهایت در سال ۱۳۵۳ یا ۱۳۵۴ به ثبت ملی رسید.
جاذبههای معماری آرامگاه
شاید جاذبههای سعدیه را وقتی که از فاصله دور تماشا کنید، چیز چشمگیری نداشته باشد. اما آرامگاه سعدی با کاشیکاری، معماری ایرانی و کتیبههایش فرای همه آرامگاههاست. گنبد زیبایش از جنس آسمان، حیاطش به بزرگی بهشت، حوضهایش به عظمت دریا، ایوانش به پهنای چهلستون، کتابخانهاش از جنس ادبیات و باغش به عطر زندگی، فقط زیبایهای بیشتر این آرامگاه را نشان میدهد. میخواهید از زیبای دیگرش بگویم؟ شوریده شیرازی در همسایگی سعدی دفن شده است.
بخشهای آرامگاه سعدی
آرامگاه سعدی بخشهای مختلفی دارد.
حیاط
میدانید که نمیشود به تماشای بنایی با معماری ایرانی و اسلامی بروید و حیاط و حوضی از آن نبینید. محال است. در مقالات قبلی هم اشاره کردم که حیاط و حوض از عناصر جدانشدنی معماری ایرانی و اسلامی، چه در مساجد چه در آرامگاهها و حتی برخی از منازل است. بهمحض اینکه وارد بهشت سرسبز سعدیه میشوید، گل و گیاه و درخت و چمن دستانتان را نوازش میکند و نسیم حوضش صورتتان را.
حوض سکه
هویداست که میدانید چرا به این حوض، حوض سکه میگویند. همانطورکه مردم ایتالیا در آبشار تروی در ایتالیا برای برآوردهشدن آرزوهایشان سکه میاندازند، مردم شیراز هم بهخاطر سنتها و برآوردهشدن آرزوهایشان در حوض سکه سعدیه، سکه پرت میکنند.
حوض ماهی
اگر بیشتر آرامگاهها و مساجد تنها یک حوض داشته باشند، بدانید که آرامگاه سعدی دستش به کم نمیرود. دو حوض مستطیلی و بزرگ در حیاط و حوض ماهی ۸ضلعی و کوچک در زیر بنای سعدیه قرار گرفته است که آب قنات آرامگاه هم در دل آن ریخته میشود.
حوض ماهی آنقدر برای مردم شیراز مهم است که کسی نخواهد چپ نگاهش کند. گفتم چپ، تا یادم نرفته بگویم که این حوض ماهی ۳۰ مترمربعی در سمت چپ سعدیه قرار گرفته و به اعتقاد بعضی از شیرازیها خاصیت شفابخشی دارد. همین کافی است تا مردم در شب چهارشنبهسوری دستی به آب آن بزنند. کاشیکاریهایش هم از استاد تیرانداز در سال ۱۳۷۲ است.
ساختمان اصلی
ظاهر معکبی بیرونی سعدیه با رنگ سفید تراورتن و ستونهای گرانیت قرمز و درون ۸ضلعی ساختمان با سنگهای مرمر نشاندهنده معماری ایرانی است. آرامگاهی که نفس در سینه حبس میکند. ظاهر بیرونی آرامگاه سعدی گولتان را نزند. برای تماشای زیبایهای آن باید واردش شوید. تازه اینجاست که درخشش اشعار سعدی روی دیوارها بر دلتان حک میشود.
ایوان
همین که وارد سعدیه میشوید، چشمتان به جمال ایوان آرامگاه سعدی با ۸ ستون سنگی قهوهایش روشن میشود. این ستونها شما را به یاد چهلستون میاندازد. ایوانی با سنگ گرانیت قرمز که عاشقش شدم بههمراه کتیبههایی از شعرهای شیخ اجل دورتادور آرامگاه سعدی را احاطه کردند.
کتابخانه
و اما کتابخانه سعدیه که در بخش غربی آرامگاه سعدی با رنگ سفیدش قرار گرفته، یکی از مزیتهای آرامگاه محسوب میشود. کتابهای اصیل این کتابخانه به ۱۸۳۷۸ نسخه و ۱۵۱۰۱ عنوان میرسد. کتابخانه سعدیه از سال ۱۳۵۱ شکل گرفت تا عاشقان و هوداران به هوای دیدن سعدی و آرامگاهش هم که شده، چند صفحهای از کتابهای این کتابخانه را مطالعه کنند.
شعرهای آرامگاه سعدی
قصیدهای با مطلع زیر در ضلع غربی
خوش است عمر، دریغا گه جاودانی نیست پس اعتماد بر این چند روز فانی نیست
بیتی از بوستان با مطلع زیر در ضلع شمال شرقی
الا ای که بر خاک ما بگذری به خاک عزیزان که یادآوری
کتیبهای از گلستان در جنوب شرقی
یاد دارم که با کاروان همه شب رفته بودم …
غزلی با مطلع زیر در ضلع جنوب غربی
ای صوفی سرگردان، در بند نکونامی تا درد نیاشامی، زین درد نیارامی
دوازده بیت قصیده با مطلع زیر ضلع شمال غربی
خاک من و توست که باد شمال میببرد سوی یمین و شمال
غزلی از طیبات با مطلع زیر ضلع شمال غربی
به جهان خرم از آنم که جهان حرم از اوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
دوازه بیت از قصیده با مطلع زیر در ضلح شرقی
بسی صورت بگیرده است عالم وز این صورت بگردد عاقبت هم
شعری از بوستان روی سنگ قبر سعدی
کریم السجایا، جمیل الشیم نبی البرایا، شفیع الامم
دانستنیهای جالب درباره آرامگاه سعدی
- آرامگاه سعدی علیرغم حیاط، ایوان، حوض، گل و گیاهش، کتابخانه ارزشمندی از کتابهای فارسی را در خود جایی داده است.
- آرامگاه سعدی ۴ حوض دارد؛ دو حوض مستطیلی در حیاط، دو حوض ماهی و حوض سکه در داخل آرامگاه.
- جالب است بدانید که در نگاه اول ممکن است سعدیه را مکعبی ببیند، اما همین که وارد آرامگاه سعدی میشوید، از ۸ضلعیبودنش لذت خواهید برد.
- اگر به پشت اسکناس ده هزار تومانی نگاهی بیندازید، نقش آرامگاه سعدی را روی آن میبینید. البته نمای سعدیه در سکههای پانصد ریالی برنزی در سال ۱۳۸۷ هم حک شده است.
ساعات بازدید آرامگاه سعدی
آرامگاه سعدی نهتنها در سبزی بهار، بلکه در گرمی تابستان و سرخی پاییز و سپیدی زمستان هم زیباست. اولین روز اردیبهشت هم در آنجا غوغایی برپا میشود. خیالتان راحت باشد که درهای سعدیه شیراز در طول سال از ساعت ۸:۰۰ صبح تا ۲۰:۰۰ یا ۲۱:۰۰ شب به روی شما و گردشگران خارجی باز است.
آرامگاه سعدی کجاست؟
آدرس دسترسی: بسیار خب، همین که با وسایل نقلیه به استان فارس میرسید، در اولین فرصت از شمال شرق به شیراز بروید. اتوبوس و تاکسیهایی هم برای رساندنتان به سعدیه هم فراهم است.
آدرس: ایران، استان فارس، شیراز، بلوار بوستان، کنار باغ دلگشا، آرامگاه سعدی (سعدیه)
شماره تلفن: ۰۷۱-۳۷۳۰۲۳۰۰
سعدیه روی گوگل مپ
«شیراز که میگن سعدیه»
آرامگاهی که دو حوض در حیاطش دارد، یک حوض ماهی و یک حوض سکه در زیر بناهش، یک کتابخانه در اطرافش را نمیشود در یک دقیقه تماشا کرد و برگشت. حوصله میخواهد. همین که اشعار شیخ اجل را در آرامگاه سعدی بخوانید و لذت ببرید، بسیار زمان میبرد. مگر دست هنرمندان ایرانی به کم میرود.
چقدر قشنگ گفتین.. لذت بردم😍انگار یه بار رفتم سعدیه
منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و به شکراندرش مزید نعمت هر نفسی که فرو می رود ممد حیات است و چون بر می آید مفرح ذات پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب از دست و زبان که برآید کز عهده شکرش بدر آید اعملوا آل داوود شکرا و قلیل من عبادی الشکور