عمارت مسعودیه تهران؛ نگینی قاجاری در قلب بهارستان
معرفی عمارت مسعودیه تهران با همه امکانات

حوالی میدان بهارستان و در خیابان اکباتان، عمارتی قاجاری به چشم میخورد که در لیست آثار ملی هم ثبت شده است. عمارت مسعودیه که متشکل از چندین بنا و حیاطهای مختلف است، در روزگار خودش شاهد رویدادهای تاریخی مهمی بوده و سرد و گرم بسیاری را چشیده است تا امروز به آرامی بین جاهای دیدنی تهران بنشیند.
در بازدید از این عمارت زیبا باید سر به هوا باشید تا چیزی را از قلم نیاندازید. اصلا بیایید اول با مجله گردشگری علی بابا یک دور کوتاه در این عمارت بزنیم و بعدا وقتی آنجا رفتید، مثل کف دستتان بشناسید. ماجراجویی را از جداره بیرونی درب ورودی بنا شروع کنید. کاشیهای پرنقش و گچبریهای پرجزییات از همان ورودی بنا خودنمایی میکنند.
ضلع جنوب غربی میدان بهارستان، خیابان اکباتان، عمارت مسعودیه
نزدیکترین ایستگاه مترو، ایستگاه ملت در خط 2 است. با کمی پیادهروی به سمت بالا به خیابان اکباتان میرسید. چند قدمی که به سمت راست بروید، ورودی مجموعه را پیدا میکنید.
از 10 صبح تا 7 عصر
در عمارت مسعودیه چه خبر است…
در میان شلوغیهای محله بهارستان، به محض اینکه پایتان را داخل محوطه عمارت مسعودیه بگذارید، دیگر خبری از سروصدای بیرون نیست. سکوتی دلچسب در میان عمارتی زیبا از شما پذیرایی میکند. خصوصا اگر در فصل بهار از مجموعه بازدید کنید و حوضها پر از آب و محوطه پر از عطر گلهای تازه کاشتهشده، باشد.
از این حیاط به آن حیاط!
به محض اینکه از محوطه ورودی عبور کنید ماجراجویی اصلی شروع میشود.
در هر حیاط یک حوض و بنایی با گچبریها و ستونهای زیبا و پنجرههای چوبی به چشم میخورد. بالای بعضی از سردرها، کتیبههای خطی میبینید که خواندن آنها میتواند تجربه بازدید از این عمارت را برایتان شیرینتر کند. کاشیهای پرنقش و نگار شاید تا ساعتها نگذارنند دل از آنجا بکنید و کنگرههای آبیرنگ بعضی از بناها ممکن است برایتان تداعیگر سریال معروف سمندون باشد.
قبل از شروع مرمت و بازسازی مجموعه، بعضی از بناهای عمارت به کافه و گالری تبدیل شده بودند اما متاسفانه در حال حاضر تعطیل هستند و فقط بخشهای بیرونی قابل بازدید هستند. این به این معنا نیست که بازدید از این بنا را به زمان دیگری موکول کنید. چرا که بازدید از محوطههای بیرونی عمارت خیلی لذتبخش است.
تاریخچه عمارت مسعودیه
همانگونه که از نامش انتظار میرود، بانی این عمارت، مسعودمیرزا، از فرزندان ناصرالدینشاه بوده است که اغلب او را به ظلالسلطان میشناسیم. این عمارت زیبا که متشکل از بخشهای اندرونی و بیرونی است، در سال 1295 و به دست معمار چیرهدستی به نام استاد شعبان معمارباشی طی 5 سال ساخته شده است.
همه بناهای مجموعه متعلق به دوره قاجار نیست و به مرور زمان و برحسب نیاز به آن اضافه شدهاند. عمارت دیوانخانه، عمارت سفرهخانه، حیاط سیدجوادی، عمارت سیدجوادی، حیاط مشیری، عمارت مشیرالدوله، حیاط خلوت، عمارت حیاطخلوت، عمارت سردر پیادهرو، عمارت سردر کالسکهرو، باغ دیوانخانه از بناهای اصلی مجموعه به شمار میروند.
ساختمانهای آجری داخل مجموعه در طی سالها توسط وزارت آموزشوپرورش و سازمان میراثفرهنگی به مجموعه اضافه شدهاند.
حوادث تاریخی
از آنجایی که ظلالسلطان فرزند مادری اشرافزاده نبود، هیچوقت ولیعهد نشد و همین باعث اختلافات او با برادرش مظفرالدینشاه و برادرزادهاش محمدعلیشاه شد. در دوران مشروطه وقتی مظفرالدینشاه حاکم ایران بود، عمارت مسعودیه به سبب همان اختلاف قدیمی تبدیل شد به یکی از پایگاههای مشروطهخواهان.
اما ماجرا به همین جا ختم نمیشود. منفجر شدن یک بمب دستساز زیر کالسکه محمدعلیشاه هم در حوالی این عمارت اتفاق افتاد. همین بهانهای شد برای به توپ بستن مجلس و بعد به رگبار بستن عمارت مسعودیه و کشته و زخمی شدن مشروطهخواهانی که آنجا مخفی شده بودند.
کاربریهای عمارت مسعودیه
در دوره رضاشاه عمارت مسعودیه به اولین کتابخانه و موزه ملی تبدیل شد و در دوره پهلوی دوم مدتی به دانشکده افسری و بعد از آن به وزارت آموزشوپرورش واگذار شد. در آخر در سال 1377 ثبت ملی شد و به میراث فرهنگی برگشت.
آدرس و مسیر دسترسی
بهترین راه رسیدن به عمارت مسعودیه، متروی تهران است. نزدیکترین ایستگاه مترو، ایستگاه ملت در خط 2 است. با کمی پیادهروی به سمت بالا به خیابان اکباتان میرسید. چند قدمی که به سمت راست بروید، ورودی مجموعه را پیدا میکنید.
آدرس: ضلع جنوب غربی میدان بهارستان، خیابان اکباتان، عمارت مسعودیه
عمارت مسعودیه روی گوگل مپ
حوالی عمارت را هم ببینید
از خیابان ملت که وارد خیابان اکباتان میشوید، ساختمانی قدیمی در نبش خیابان ممکن است توجهتان را به خودش جلب کند. گفته میشود این ساختمان قدیمی متعلق به نمایندگی ماشینهای فورد در تهران پیش از انقلاب بوده است که بعد از انقلاب متروکه میشود.
بعد از بازدید از عمارت مسعودیه اگر به سمت میدان بهارستان بروید، کوچهای به نام «بَرسابه» خواهید دید. اینجا اولین کودکستان رسمی و مجوزدار تهران قرار داشته که توسط خانمی ارمنی به نام برسابه هوسپیان تاسیس شده بود اما امروز اثری از آن باقی نمانده است.
کمی جلوتر از کوچه و درست بر میدان، توپی نمادین به یاد واقعه به توپ بستن مجلس توسط محمدعلیشاه قرار گرفته است که دیدنش خالی از لطف نیست.
چرا باید عمارت مسعودیه را ببینم؟
تاریخ همیشه پر است از کجفهمی. یعنی چه؟ یعنی فقط اتفاقات بزرگ، آدمهای معروف و داستانهای خیلی غمانگیز یادمان مانده با اینکه پشت هر کدامشان کلی اتفاقات رزی، آدمهای معمولی و داستانهای نهچندان جالب بوده. عمارت مسعودیه دقیقا یکی از آنجاهایی است که شاید به اندازه سایر کاخ های تهران اتفاقات عجیبی ندیده ولی بخش خیلی مهمی از تاریخمان است و اصلا گذشته از تاریخ، از نظر زیبایی معماری و آبوهوا حسابی دلتان را میلرزاند.