سفرنامه قم - هزارویک سفر، مسابقه سفرنامه نویسی علی بابا

سفرنامه قم: رویای سفر

این اثر را حمید خلیفه هاشمی فرد برای هزارویک سفر (مسابقه سفرنامه‌نویسی علی‌بابا-۱۴۰۱) ارسال کرده و در مجله گردشگری علی‌بابا منتشر شده است.

من روزی از ایام تابستان۱۴۰۰ (روزیک شنبه ۱۳تیرماه) برای گشت‌وگذار و سیروسیاحت و پیاده‌روی در جاهای دیدنی قم، به چند خیابان در حومه و مرکز شهر قم رفتم. پس از عبور از چند خیابان حومه و خیابان انقلاب و زیارت حرم حضرت معصومه(س) به خیابان صفاییه رسیدم. مجتمع تجاری صفاییه که در خیابان صفاییه قرار دارد، دارای مغازه‌های گوناگون ازجمله دنیای کتاب بود که مملو از کتب متنوع و جذاب و جالب می‌باشد. من پس از بررسی کتب مختلف، چشمم به کتاب ۲جلدی تا پخته شود آدمی تالیف منوچهر دانش پژوه، نشرثالث افتاد،که کتاب جمع‌وجور وگرانقدری درباب سفرنامه‌های جهان‌گردان مسلمان و غیرمسلمان بود.

دراین کتاب، اسامی افرادی چون ابن‌حوقل، ابن‌فضلان، ابن‌بطوطه، ناصرخسرو، فیثاغورس، مارکوپولو، پولاک، بلوشر، دوگوبینو، برادران شرلی، ابودلف، کلاویخو، فلاندن، گابریل، هاکس و… به‌چشم می‌خورد که به مناطق مختلف جهان ازجمله ایران سفر و سیاحت نموده‌اند و شمه‌ای از تجربیات وکوله‌بار سفر خود را در قالب سفرنامه به نگارش درآورده‌اند.

به هرحال باتوجه‌به گرانی و تورم روزافزون، آن هم ثانیه‌ای در تمامی حوزه‌ها و بخش‌های تولیدی و خدماتی و…،  قید خرید کتاب را زدم، اما در برگشت به خانه، لحظه‌ای فکر و ذهنم از مسئله سفر و سفرنامه وگردشگری، غافل نمی‌شد. به‌طور مکرر با خود کلنجار می‌رفتم. از روی علاقه و توجه به مسئله سفر و ایران‌گردی و جهان‌گردی، در فضای مجازی و اینترنت، سری به سایت‌های مختلف گردشگری و مسافرتی و… زدم. ماشاالله هزار ماشاالله، در موضوع گسترش اطلاعات و تخقیقات و تبلیغات و جذب مشتری، سایت‌ها و… با هم رقابت می‌کردند و لحظه‌ای بی‌کار نبودند. در این سیر و نظر چشمم به سایت علی بابا که دفترش در تهران بود، افتاد. علی بابا، شعار اصلی شرکت خود را براساس تعهد، توانمندسازی، همدلی و رهبری هوشمندانه، رضایت مشتری و… بنا نهاده بود. الحق و الانصاف گروه علی بابا، درحوزه‌های خدمات، تبلیغات، تعهدات، دانش و تجربه درسفر وگردشگری و…زبانزد بود. من از این بابت بسیار خرسند شدم. در این گیرودار، با خود فکر می‌کردم که چرا این شرکت،‌ نام علی بابا را برای خود برگزیده است؟

از روی کنجکاوی و ضمیر ناخودآگاه خود، کلمه علی بابا را در اینترنت جست‌وجو نمودم و با عبارات و جملات ذیل مواجه شدم: «علی بابا، شخصیت کارتونی ماجراهای سندباد بحری، فیلم سینمایی وکارتون علی بابا و چهل دزد، شرکت تجارت الکترونیکی چینی چندملیتی علی بابا.»

عبارت اولی و دومی، علی بابای راهزن را در ذهن ما تداعی می‌سازد که بعدها راه راست را برمی‌گزیند و راز گنج دزدان را برملا ساخته و با سندباد و… راه سفر را در پیش می‌گیرد. اما عبارت سومی، که به‌راستی برازنده و زیبنده  شرکت علی بابای ایران است، همان شرکت چینی علی بابا است که موسسش جک‌ما است. جک‌مای چینی، با تفکر و تدبیر ارزنده و سازنده خود توانست، این شرکت را در قالب یک تیم منسجم و ورزیده و با تفکر خلاق و متعالی و رضایت مشتری، به سرمنزل مقصود برساند. به‌ عبارتی دیگر، با الهام‌بخشی از سخنان و تجربیات جک‌ما، چشم‌انداز نوینی از علی بابا حادث می‌شود که نمونه بارز آن در شرکت علی بابای ایرانی هویدا شده است.

درحقیقت، علی بابا افسانه نیست بلکه راهبرد است. یک رویا نیست، یک علت است. به تغییر و فرصت و شکست، ارزش و بها می‌دهد. علی بابا، به افق دوردست می‌اندیشد و جهان‌گردی و ایران‌گردی را هوشمندانه و نوآورانه، به‌هم پیوند می‌‌زند و اقلیم ایران و جهان را برای همگان، به‌روشنی به تصویر می‌کشاند و همیشه تلاش مضاعفی را برای جلب رضایت مشتری و اعتماد او برمی‌دارد. اما من باتوجه‌به اوضاع قمردرعقرب وگرانی و تورم انفجاری که به‌طور پیاپی روی مخ و اعصاب راه و رژه می‌رود، نتوانستم اسباب سفر را برای خود و خانواده‌ام از سایت علی بابا و… دست‌وپا کنم. درنهایت، من عطایش را به لقایش بخشیدم و در عالم رویا و خیال و دنیای مجازی، به سفرگردی و گردشگری و… پرداختم و برغنای علمی و تجربیات و… خود افزودم وخانواده‌ام را در این راه سهیم نمودم. اما اتفاق غیرمنتظره‌ای افتاد و رویای سفر به واقعیت پیوست.

گویا امام‌رضا(ع) ما را طلبیده بود و ما از طرف کانون بازنشستگان آموزش و پرورش قم به‌صورت تور قسطی، عازم سفر زیارتی مشهد به‌مدت چهار روز از ۱۸ تا ۲۲ تیر شدیم. شرایط سفر با وسیله نقلیه قطار و محل اقامت هتل سهند سه‌ستاره مشهد بود. ما شب جمعه ۱۸تیر۱۴۰۰ از ایستگاه قم ساعت ۲۳ شب حرکت کردیم و ساعت ۱۳ روز جمعه ۱۸تیر۱۴۰۰ به مشهد رسیدیم. پس از اقامت در هتل سهند که درخیابان امام رضا۲ و در کوچه کربلا قرار داشت و صرف ناهار و استراحت کوتاهی، راهی زیارت بارگاه ملکوتی امام‌رضا(ع) شدیم.

حرم وصحن‌هایش، مملو از جمعیت و هرکسی به هرطریقی، مشغول زیارت یا دعا و نیایش و خواندن قرآن یا زیارت‌نامه و مفاتیح‌الجنان بود. تمامی پرسنل و تولیت آستان مقدس رضوی، در هر لباس و منصبی، مشغول خدمت‌گزاری به زائران و مشتاقان حرم رضوی بودند. به‌راستی، صحن‌ها و رواق‌ها و پنجره فولاد و دارالجنه و دارالرحمه و جای‌جای حرم شاه خراسان، محفل نورانی عارفان و عاشقان و مقربان و شیفتگان و دل‌سوختگان معصومین(ع) بود.

پرندگان هم از گنجشک تا کبوتران گرفته، دور بارگاه رفیع امام‌رضا(ع) مشغول پرواز و عرض سلام و ارادت به مقام امام رئوف بودند. در این سفر چندروزه، ضمن زیارت و خواندن قرآن و زیارت‌نامه و… شرکت در نماز جماعت  در اماکن مختلف حرم، سری هم به مقابر مدفون درحرم مثل شیخ بهایی و شیخ حرعاملی و شیخ نخودکی و بهشت ثامن‌الائمه در صحن‌های مختلف حرم زدیم و ضمن خواندن فاتحه و طلب مغفرت، برای آن‌ها آرزوی قرین رحمت و بهشت ابدی را از خداوند متعال، خواستار شدیم. بهشت ثامن که در طبقه زیرین صحن‌های آزادی، قدس، جمهوری اسلامی قرار دارد، مدفن درگذشتگان و شهیدان و جان‌سوختگان معصومین(ع) است.

شهیدان حادثه بمب‌گذاری عاشورای۱۳۷۳ در حرم رضوی، پیرترین نقاره‌زن حرم رضوی، حاج‌احمد قوام‌شکوهی، مدیحه‌سرای صلوات خاصه امام‌رضا(ع)، حاج‌رضا انصاریان و… ازجمله افراد مدفون در بهشت ثامن می‌باشند.

ما در فرصت‌های باقی مانده، سری هم به موزه آستانه و بازار رضا(ع) و بازار۱۷شهریور و فروشگاه‌های آستان رضوی زدیم و ضمن گردش در آن‌ها به خرید سوغاتی متبرکه خوراکی و غیرخوراکی پرداختیم. سرانجام روز پایان سفر فرارسید. ما در روز ۲۲تیرماه، پس از آخرین زیارت حرم آقاامام‌رضا(ع) و گوش‌دادن به نواهای دل‌نشین حاج‌محمدعلی کریم‌خانی (ای شاه پناهم بده) وحاج‌رضا انصاریان (صلوات خاصه امام رضا علیه‌السلام) در تلفن همراه خود، با اشک فراق و دوری، از امام عزیزمان خداحافظی کردیم.

پس از تحویل اتاق و تسویه حساب با هتل ساعت ۱۹ از ایستگاه مشهد با قطار بن‌ریل، راهی قم شدیم و آرزو نمودیم رفتن به سفر بالاخص زیارتی نصیب همگان شود. چراکه همیشه این ضرب‌المثل را باید مدنظر داشت که می‌گوید: «شنیدن کی بود مانند دیدن؟»

لذا باید گفت انشاالله در آینده‌ای نزدیک فرجی حاصل گردد و ارزانی بدون شعارزدگی و سیاست‌زدگی و… بر پیکره جامعه ایرانی حکم‌فرما شود تا طبقات ضعیف و متوسط جامعه هم از سفرگردی وگردشگری و جهان‌گردی و… بهره و سود کافی ببرند و شاد و بانشاط و سرزنده گردند.

اشتراک گذاری

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.